انتظارفرج
چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 16:30 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

لیلة الرغائب چگونه شبی است

"رجب"، ماه خداست؛ ماه پر بركتی است كه اعمال بسیاری برای آن ذكر شده است. باید خود را در دریای زلالش بشوییم تا پاک شویم. پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودی خدا می شود و غضب الهی از او دور می گردد و دری از درهای جهنم بر روی او بسته می شود.

اعمال ماه های رجب و شعبان، جهت آماده ساختن روح برای شركت در میهمانی ماه مبارك رمضان می باشد. برای درك عظمت ماه رمضان باید از قبل خود را آماده نمائیم.

پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: ماه رجب، ماه استغفار امت من است. پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است.

اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:

روز پنج شنبه اول آن ماه  - در صورت امكان و بلا مانع بودن -  روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر "سبوحٌ قدوسٌ رب الملائكة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم" گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر "سبوح قدوس رب الملائكة والروح" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.

پیامبر اكرم( صلی الله علیه و آله) در فضیلت این نماز می فرماید: كسی كه این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد می‌گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد كه از هر شدت و سختی نجات یافتی.

میّت می‌پرسد تو كیستی؟ به خدا سوگند كه من صورتی زیباتر از تو ندیده‌ام و كلامی شیرین تر از كلام تو نشنیده‌ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده‌ام. آن زیباروی پاسخ می‌دهد: من ثواب آن نمازی هستم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده‌ام تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افكند.

امید آن است كه در پایان این نماز با فضیلت، محتاجان به دعا را فراموش نكنید و ما را نیز از دعای خیر خود محروم ننمایید.

" التماس دعا



یک شنبه 15 خرداد 1390برچسب:, :: 22:20 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

imam-hadi-veladat02


موی از غم سامرایی ‌ام گشته سپید

در چهره چروک بی‌ کسی گشته پدید

دانی که چرا به سینه و سر بزنیم؟

چون بوالحسن ثالث ما گشته شهید

 

 

 


نه همی جای تو در سامره تنها باشد

که به دلهای محبان تو جای تو بود

دیده گریان نشود روز جزا در محشر

هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود

 

 

 

امشب که زمین و آسمان می گرید

از بهر غريب سامرا می گرید

جا دارد اگر كه شیعه خون گریه کند

چون مهدی صاحب الزمان می گرید

 

 

 

 

ای خسته سلامِ خستگان را بپذیر

بر گنبد زخمی و تنِ مسمومت

 

 



در مجلس مظلومیّت مردِ غریب

بنگر که دلم میان غمخانه گم است

این ناله ز ماتمِ امامِ هادی ست

معصوم دوازدهم امامِ دهم است

 

 

 

 


ای وای دوباره شام غربت سر زد

چاووش عزا به خانه‌ی دل در زد

در شهرِ جفا، مرد صفا تنها شد

چهارم علی از دیار فانی پر زد



یک شنبه 15 خرداد 1390برچسب:, :: 22:18 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر


 

امام هادی(ع) تحت مراقبت

 

افتراها و خبر چینى‏ها با شكست روبرو گردید

نقش امام(ع) و موضع وى در حوادث

موضع عباسیان در برنامه ریزى امام(ع)

قیام هاى علویان و دعوت براى رضا از آل محمد(ص)

امام هادى علیه السلام پس از شهادت پدر بزرگوار خود، در محیطى بسیار سخت ‏و در وضع بسیار دشوار مى‏زیست  و هم عصر حكومت‏«متوكل‏» بود كه به دشمنى‏ با امام(ع) و تعقیب یاران وى و در هم شكستن پایگاههاى او زبانزد بود و هر روز در اینگونه اعمال  پیشتر مى‏رفت و در دستگاه حاكم نیز این بد رفتاریها گسترش مى‏یافت تا آنجا كه متوكل خطر بحران حكومت‏ خویش را احساس ‏كرد و بر آن شد تا با  دو روش توأمان در یك اقدام،از بحرانى ‏تر شدن وضع ‏جلوگیرى كند.

1- حمله بردن به یاران امام(ع) و پایگاه هاى او و آزردن آنان و از میان برداشتن آثار شیعیان، تا بیش از پیش آنان را دچار وحشت کند و خوار گرداند. او به این اعمال دست زد و تا بدانجا پیش رفت ‏كه قبر امام حسین(ع) را ویران ساخت و آثار آن را از میان برد. (1)

2- امام(ع) را از پایگاه هاى او دور ساخت تا مقدمه آواره ساختن ‏و پراكندن پایگاه هاى ایشان باشد، و سازماندهی آن را از بین ببرد و آنان را از پیروزى نا امید گرداند. متوكل دریافت كه اگر امام هادى(ع) از مراقبت او دور باشد یعنى در مدینه بماند، برای دولت او خطر بسیاری خواهد داشت. پس ‏دستور داد آن بزرگوار را به سامره بیاورند تا  حركات و سكنات ایشان را تحت نظارت داشته باشند.

متوكل به امام(ع) نامه‏اى نوشت و او را دعوت كرد كه با هر كس از خانواده و دوستان خود كه بخواهد به سامره بیاید. متوكل به نحوى به این ‏اقدام دست زد كه امت بر او نشورد. این روش همان بود كه خلیفگان پیش ‏از او نیز عمل كردند. مامون نیز با حضرت رضا(ع) همچنین با حضرت‏ جواد(ع) به همین روش اقدام نمود و كوشید آنان در محیط دستگاه ‏دولت به سر برند تا زیر نظر نگاهبانان قصر باشند.

متوكل به وسیله یحیى بن هرثمه، یكى از فرماندهان ارتش خود، نامه‏اى ‏به امام فرستاد و سپاهى با یحیى همراه كرد تا به مدینه روند و فرمان ‏داد تا خانه امام را بازرسى كنند و در پى مدركى باشند كه امام را محكوم به‏ توطئه و اقدام علیه دولت او كند، سپس او را به سامره آوردند.

وقتى مردم مدینه از موضوع آگاه شدند، سر و صدا راه افتاد و عمل‏«پسرهرثمه‏» را محكوم داشتند تا جائی كه ابن هرثمه كوشید آنان را خاموش‏ سازد و نزد آنان سوگند یاد كرد كه دستورى كه متضمن آسیب رسانیدن به‏امام(ع) باشد ندهد. (2)

این امر دلیل آگاهى مردم مدینه از سوء نیت ‏حكمرانان نسبت به امام بود.

«ابن هرثمه‏» گوید:« سپس سراى او را بازرسى كردم و در آن جز تعدادی قرآن و دعا و كتب علمى چیزى نیافتم."(3)

امام هادى (ع) همراه فرزند خود«عسكرى‏» نوجوان، با ابن هرثمه، مدینه را به سوى سامره ترك كرد. یك روز پس از رسیدن به سامره، متوكل، امام(ع) را دعوت كرد و یاران متوكل به استقبال امام رفتند و متوكل نیزشرایط تعظیم و تكریم بجاى آورد و احترامات خود را به امام(ع) ظاهر داشت؛ ‏سپس او را به منزلى فرستاد كه پیشاپیش براى  وى آماده كرده بود.

متوكل با این روش مزورانه، خواست برنامه سیاسى و دشمنى دیرینه‏ خود را با امام(ع) زیر پوشش قرار دهد. متوكل با احضار امام(ع) وى را به اقامت اجبارى ملزم ساخت و واداشت تا زیر مراقبت ‏شدید كاخ، زندگى‏ كند.

 

امام هادی(ع) تحت مراقبت

هدف متوكل از احضار یا دعوت امام (ع) به سامره نزد خود و یارانش، محو كردن او در حاشیه دربار خلافت ‏بود، تا چیزی از امور ایشان از وی مکتوم نماند.

امام با خویشتندارى در برابر آنان تظاهر به این می كرد كه آنچه درباره ‏وى عمل مى‏كنند مورد قبول اوست و به هرحال با سیاست دولت عباسیان ‏موافق است. دعوت به ضیافت را از طرف آنان مى‏پذیرفت و بر خوانشان - سر سفره- ‏مى‏نشست و در مجالس و مراسم آنان شركت مى‏جست. (4)

این موضع امام (ع) در برابر دولت، مسامحه یا چشم پوشى یا فروتنى ‏نبود. زیرا چنین چیزى با شخصیتى مانند شخصیت امام(ع) مطابقت نداشت.

هر گونه فروتنى امام هادی (ع) در برابر دستگاه به این معنى بود كه بر ضد مصالح‏عالى اسلام رفتار كرده است. اگر دولت احساس می كرد كه ایشان از مواضع خود چشم پوشیده است، بالاترین مقام و موقعیت و جاه و جلال را تقدیم ‏وى می كرد، بى آن كه وى را وادار به اقامت اجبارى و مراقبت‏ شدید كند.

امام(ع) توجه داشت كه سیاست‏ ستمگرانه حکومت نسبت به او روز به روز تندتر و بیشتر مى‏شود تا جایی كه متوكل در پایان حكومت‏ خود به علت ‏سعایت ها و خبرچینى‏ها بر ضد امام(ع)،او را زندانى كرد. آن اخبار، متوكل را هوشیارمی كرد و شك را در او بیدار مى‏ساخت و وادارش مى‏نمود تا خانه امام(ع) را در مراقبت ‏شدید قرار دهد تا از صحت و سقم آن اخبار آگاه گردد.

 

افتراها و خبر چینى‏ها با شكست روبرو گردید

1- همه خبرها و افتراها همیشه با شكست روبرو می شد، بى آن كه‏از نظر كشف اطلاعات درباره حقیقت كار و فعالیت هاى امام (ع) به نتیجه برسد.

جاسوسان خلیفه،همیشه وقتى باز می گشتند تاكید می كردند كه در سراى آن ‏بزرگوار(ع)، چیزى كه مایه شك باشد وجود نداشته است. (5) این خبر به ‏متوكل آرامش می داد و نسبت به حضرت امام(ع)، قدردانى و احترام خاصى ‏ابراز می داشت.

امام هادى(ع)، هر بار كه خانه‏اش مورد بازدید قرار می گرفت، موفق ‏مى‏شد آنچه را كه مشكوك بود پنهان سازد زیرا پولها و نوشته‏هایى به حضرتش‏ فرستاده مى‏شد كه لازم بود از نظر دولت پنهان ماند. هر گاه می خواست كارى ‏را كه آشكار شدن آن از نظر دولت براى او(ع)، محظورى داشت پنهان دارد، روش رمز به كار مى‏برد. (6)

2- هر گاه سراى امام(ع) مورد بازرسى قرار می گرفت، با نهایت ‏آرامش، خود را به بى اعتنائى مى‏زد و به پاسبانانى كه براى تجسس مى‏آمدند كمك‏ می كرد تا ماموریت ‏خود را انجام دهند. براى آنان چراغ مى‏افروخت و اطاق هاى خانه را به آنان نشان می داد تا براى ماموران ایجاد شبهه نشود كه او فعالیت ‏غیر عادى دارد.

اگر امام(ع) جز این، موضعى اتخاذ مى‏فرمود، با رفتار خود شك ‏حكمرانان را در مورد فعالیت هاى خویش برمى‏انگیخت. بارها خانه امام مورد بازرسى قرار می گرفت و آن در اثر سخن چینی هاى‏« بطحانى‏» نزد متوكل بود كه مى‏گفت امام داراى پول و اسلحه مى‏باشد و متوكل بی درنگ به‏« سعید»حاجب، فرمان می داد به خانه امام(ع) حمله برد و پول و اسلحه ها را بیابد و نزد او ببرد.

یك بار«سعید» به وسیله نردبانى از خیابان وارد پشت بام خانه امام(ع) شد  و در تاریكى از نردبان پائین آمد و نمى‏دانست چگونه وارد اتاق ها شود. امام(ع) با كمال آرامش او را ندا در داد و فرمود:«اى سعید بر جاى خود ‏باش تا شمعى برایت بیاورم.‏» سعید گفت: بر جاى ماندم تا شمع آوردند، و در نور شمع پائین رفتم. او را دیدم، عبائى پشمین بر تن و كلاهى از همان جنس ‏بر سر داشت و سجاده او که از حصیر بود در برابرش گسترده بود و روى به قبله داشت.

پس به من گفت:«این اطاق ها.» و من  وارد آن اطاق‏ها شدم ‏و بازرسى كردم و چیزى نیافتم.‏

سعید كوشید از امام پوزش طلبد و عذر مامور بودن خود را بخواهد اما امام(ع) این آیه را تلاوت كرد:

و سیعلمون الذین ظلموا اى منقلب ینقلبون.( زود است كه ستمگران بدانند به چه گرفتارى دچار خواهند گشت.) (7)

در رویدادى دیگر به متوكل خبر رسید كه از شهر قم كه یكى از مراكز طرفداران امام(ع) بود، اموالى به حضرت  فرستاده‏اند. متوكل به وزیرخود « فتح بن خاقان‏» دستور داد كه مراقب اوضاع باشد و نتیجه را به او خبردهد. (8)

 

نقش امام(ع) و موضع وى در حوادث

امام در سامره زیر نظر جاسوسان متوكل شب و روز مورد مراقبت بود و می كوشید كارهاى خود را در آن محیط سخت ‏انجام می دهد. فعالیت هاى ایشان در آن دایره پر تشویش محدود می شد و حتى الامكان ‏می كوشید برخوردى روى ندهد. امام(ع) با توجه به فشار و مراقبت ‏شدیدى كه ‏متوجه خود و یارانش بود، حركت‏ خود را در دو زمینه آغاز نمود:

الف- آگاه ساختن امت و نشان دادن مواضع علمى خود به صورت پاسخ ‏گفتن به شبهه‏ها و جواب به پرسشهائى كه خلیفه از او می كرد، تا آن امام را در تنگنا قرار دهد و نتواند از عهده حل آن بر آید. مثلا متوكل از«ابن سكیت‏» خواست مساله‏اى پیچیده و دشوار در حضور او مطرح كند و از امام(ع) جواب ‏آن را بخواهد. «ابن سكیت‏»، برخى مسائل را كه سخت دشوار می دانست ازامام پرسید و امام در آن مبارزه و مباحثه پیروز گردید.

«یحیى بن اكثم‏»، متوكل را گفت:«دوست ندارم پس از پرسش هاى من ‏از این مرد چیزى پرسیده شود زیرا وقتى آشكار گردد كه او دانشمند است رافضیان‏ تقویت می گردند.» (9)

امام(ع) پاسخ سوالات را می داد و شبهه‏هاى كفرآمیز را كه در اجتماع او رایج بود رد می كرد. (10)

ب- پشتیبانى از پایگاه هاى خود و توجه داشتن به آنها، تا در حد امكان، نیازشان را برطرف سازد و كوشش در آموزش آنان و تقویت ایمانشان.

امام با كوشش خستگى ناپذیر و فراوان، وقت خود را براى تجدید فعالیت ‏پیروان خود مصروف می داشت. هر وقت فرصت این كارها دست می داد و امكان‏ فعالیت پیش مى‏آمد، پایگاه هاى خود را با هر روشى كه امكان داشت تقویت‏ می كرد تا در برابر مشكلات، نیروهاى پایدار و مجهز آماده داشته ‏باشد.« براى امام هادى(ع) از راه هاى پنهانى و آشكار، و در هر صورت ‏ممكن، پولهاى سرشار از قبیل خمس و زكات و خراج مى‏رسید و آنها را درمصالح عمومى اسلام به مصرف مى‏رسانید تا جنبش فرو ننشیند. این فعالیت ها البته دور از چشم حكمرانان و مركز حكومت عباسیان بود. (11)

 

موضع عباسیان در برنامه ریزى امام(ع)

 حكمرانان عباسى براى به دست گرفتن كارهاى امام(ع) و عارى‏ نمودن برنامه امام از هر گونه تاثیر به روشهاى زیرعمل می كردند:

1- صف آرایى در برابر امام(ع) و به مبارزه طلبیدن ایشان(ع) از نظرعلمى.

در این مورد، نقشه‏هاى آنها با شكست روبرو گردید زیرا چنانكه گفتیم، امام(ع) پاسخ پرسش ها و استفتائات آنان را می داد.

2- كوشش در جلب امام و كشانیدن ایشان به طرف خود و نزدیك ساختن امام به دربار، تا افكار وى بى ثمر و بى تاثیر گردد و از پایگاههاى توده‏اى خود دور افتد. مى‏توان موضع امام(ع) را در پذیرفتن و اظهار موافقت براى حضور یافتن در سامره و همراهى با آنان چنین تفسیر كرد:

الف: حمله و فشار و اجبار تا مرز مرگ پیش رفت و مخالفت و امتناع آشكار امام از حضور در مجلس متوكل به این نتیجه منجر می شد كه ‏حكومت را بر ضد خود تحریك كند. ولی سیاست امام  باعث شد که دولت به اهداف خود نرسد.

  ب: امام(ع) می خواست از طرف سخن چین ها و افتراهاى بعضى از جاسوسان ‏كه خواستار گرفتارى و آزردن ایشان بودند، در امان باشد. امام(ع) مى‏خواست در برابر حكام طورى حركت كند كه شك و بیمى در دلها ایجاد نکند تا شاید بتواند فرصتى به دست آورد و در زمینه‏هاى لازم به فعالیت پردازد و تحرك و كوشش را دوباره آغاز كند.

  ج: امام(ع) شاید با زیستن در محیط طبقات حاكم و با نفوذ دولت‏ مى‏خواست به این امر توفیق یابد كه در میان آنان سخن حق را رایج گرداند واز موضع عادلانه خود دفاع كند و محبت، احترام و توجه آنان را به خود جلب نماید.

د- امام در آن هنگام این مساله را می دانست كه اساساً‏ حكومت عباسى، بر حسب و نسب مبتنى است و نسبت ها و پیوندهاى خانوادگى و مصالح شخصى و واسطه ها، پایه آن است. امام اندیشید كه مى‏توان از این ‏واقعیت به سود اسلام بهره جست و كوشید تا از فشار و ستم نسبت به مردم خود کاسته و خطرهایى را كه متوجه پایگاه های مردمی امام می شد را از آنها دور کند.

 

قیام هاى علویان و دعوت براى رضا از آل محمد(ص)

یکی  دیگر از نگرانی ها و وحشت فرمانروایان، شورش علویان برعلیه آنان بود. از این رو عباسیان در برابر آن، موضعى قاطعانه می گرفتند تا پیش از آن كه رشد یابد و گسترش پیدا كند، آن را در نطفه خفه كنند و بقایاى آن را تعقیب نمایند تا از دست آن آشوبها رهائى یابند. بدیهى است كه این چاره جویى و جلوگیرى، با همه وسایل قهرآمیز و سركوبى وحشیانه صورت می گرفت.

در این نظرگاه كینه آمیز نسبت به علویان، ( یعنى حركت ضد علوى)، بین ‏خلیفه و فرمانده و وزیر و تركان كه در آن اوقات در سامره ‏پایتخت عباسیان حضور پررنگی داشتند، تفاوتى وجود نداشت. چنانكه طبقه ذی نفع و برخوردار از همه امتیازهاى طبقاتى و همه فرماندهان و متنفذان كه اعلام ‏صلح و جنگ در دست آنان بود نیز در آن حركت ضد علوى مانند دیگران‏ بودند.

در آن هنگام، دولت عباسیان به علت ‏سیاست ظالمانه خود دچار ناتوانى ‏و پاشیدگى و گسیختگى شده بود و از اندك جنبش علویان به وحشت مى‏افتاد و از سایه آنان نیز به هراس گرفتار مى‏آمد. از این روى، در مقابل آنان روشى‏ خشن پیش ‏گرفته و شورشیان بر علیه خود را به بدترین عقوبت مى‏آزردند.

انقلابیون علوى اگر در خود احساس قدرتى می كردند و پیروانى فراهم ‏مى‏آوردند، در مى‏یافتند كه باید برنامه‏اى تهیه كنند و نقشه‏اى طرح نمایند تا بر ضد حكمرانان فاسد و منحرف خروج كنند. در بیشتر شورشها با شعار-« رضا از آل محمد»- مردم را فرا می خواندند و منظورشان از آن شعار، بهترین شخص‏ از آل محمد(ص) بود و به اعتقاد آنان كسى بهتر از حضرت امام هادى(ع) وجود نداشت.

انقلابیون با آن شعار همه گیر و گسترده، روش جنگى جالبى به كارمى‏بردند تا بتوانند نام امام را پنهان دارند تا اگر انقلابیون شكست‏ خوردند،امام در برابر دستگاه حاكم، در موضع اتهام و گرفتارى قرار نگیرد. و خوب ‏می دانستند كه امام(ع) زیر نظر جاسوسان و خبرچینان دولتى قرار دارد و اگر بر ضد حكومت، به ایجاد عصیان و تمرد، متهم گردد ممكن است به قتل برسد.

شایان ذکر است كه امامان علیهم السلام، مبارزه مسلحانه و رویارویى مستقیم  با حكام جور را به انقلابیون علوى ‏محول می كردند تا وجدان و اراده امت را برانگیزند و آنان را بر ضد انحراف ‏دولت به مقاومت آموخته كنند. آنان با فداكارى مستمر مى‏كوشیدند تا وجدان و اراده اسلامى را از سقوط نگاه دارند. و این یکی از راههای مبارزه با ظلم و جور سمتگران عصر آنان بود. امام هادی علیه السلام نیز از این قاعده مستثنی نبودند. ایشان نیز ضمن این که تحت مراقبت شدید عباسیان بود ولی از مبارزه با دستگاه ظلم و جور غافل نشده و از انقلابیون و بیداران امت در این امر مهم استفاده می کردند. اما چون حکومت قدرت و سلطنت خود را در خطر دید؛ امام را به شهادت رساندند و بدین وسیله برای مدتی بیشتر، سلطنت خود را حفظ نمودند.

 

پى‏نوشت ها:

1- كامل الزیارات، ج 5، ص 304.

2- مروج الذهب، مسعودى، ج 4، ص 84.

3- تذكره ابن جوزى و موسوعه، ص 93.

4- تاریخ غیبت، ص 142.

5- همان.

6- همان.

7- شعرا،227/ ارشاد، ص 310/ فصول مهمه، ص 296.

8- مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 515.

9- مناقب، ج 3، ص 507.

10- احتجاج، ج 2، صص 251-260.

11- مناقب، ج 3، ص 512.



یک شنبه 15 خرداد 1390برچسب:, :: 22:15 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

شمع جمع شبستان

امام هادی

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی

كه هر كجا رود افتد به دام صیادی

به دانه‌ای دُّر یكدانه می‌دهد برباد

نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی

چنان اسیر هوا و هوس شدم كه نپرس

نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی

دلا دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر

مدار از همه عالم امید امدادی

مگر ز قبله حاجات و كعبه مقصود

ملاذ(1) حاضر و بادی(2)علیّ ‌الهادی

محیط كون و مكان نقطه بصیر وجود

مدار عالم امكان مجرّد و مادی

شَها تو شاهد میقات «لِی مَعَ اللّهی»(3)

تو شمع جمع شبستان مُلك ایجادی

صحیفه ملكوتیّ و نسخه لاهوت

ولیّ عرصه ناسوت بهر ارشادی

مقام باطن ذات تو قاب قوسین است

به ظاهر ارچه در این خاكدان اجسادی

كشیدی از متوكل شدائدی كه به دهر

ندیده دیده گردون ز هیچ شّدادی

گهی به بركه درندگان(4) گهی زندان

گهی به بزم مِی و سازِ باغی عادی(5)

تو شاه یكّه سواران دشت توحیدی

اگر پیاده روان در ركاب الحادی

ز سوز زهر و بلاهای دهر جان تو سوخت

كه بر طریقه آباء و رسم اجدادی

 

آیة الله غروی اصفهانی (كمپانی)

پی‌نوشت‌ها:
1- ملاذ: پناه2- حاضر و بادی: حاضر: كسی كه در حضر و در شهر ساكن است. بادی: كسی كه بادیه‌نشین و صحرانشین است.

3- اشاره است به حدیث: «لی مع‌الله وقت لا یسعنی فیه ملك مقرّب ولانبی مرسل: «مرا با خدا وقتی است كه در آن با من نمی‌گنجد هیچ ملك مقرّب یا پیغمبر فرستاده مرسل.» این حدیث منسوب به پیغمبراكرم‌ صلی الله علیه و آله است و منظور از آن مقام استغراق یا محو و فنای در حضرت حق تعالی است. (رك : شرح مثنوی، جلد چهارم، استاد دكتر سید جعفر شهیدی، صفحه286).

4- بركه درندگان (بركة السباع): محلی بود كه مركز درندگان از قبیل شیر و پلنگ بود و امام بزرگوار را در آن محل خطرناك قرار دادند ولی به امر خداوند متعال درندگان برگرد آن حضرت حلقه زدند و زیانی به آن امام بزرگوار نرساندند.

5- باغی: سركش و طغیان‌ كننده عادی: عداوت كننده و دشمن.

اى هادى هدایت دین

امام هادی

اى ماه، مستنیر ز نور لقاى تو                                          

خورشید كسب فیض كند از ضیاى تو

اى خاص و عام از كرمت برده صبح و شام                          

پیوسته فیض از سر خوان عطاى تو

اى جبرییل میر ملك پیك انبیاء                                         

خدمتگذار بر در دولت‌سراى تو

اى عاشر الائمه على النقى كه هست                             

چشم امید خلق به مهر و وفاى تو

اى پور پاك معنى جود و كرم جواد                                    

حاتم هزار بار خجل از ثناى تو

اى مظهر جلال و جمال خداى فرد                                   

شد طوطیاى چشم ملك خاك پاى تو

در هر دو كون خرم و شاد است و رستگار                         

در دل هر آن كه داشت فروغ ولاى تو

خوفش ز آفتاب جز این است بى سخن                            

در دهر هر كه زیست به تحت لواى تو

تا مدفن شریف تو شد سرّ من رأى                                  

جان بخش و غم زداى شد از صفاى تو

زد طعنه بر بهشت برین هر كسى كه دید                         

آن گنبد منور و صحن و سراى تو

اى هادى هدایت دین مبین حق                                     

اى آن كه مدح خوان تو باشد خداى تو

"علامه" با بضاعت فكرش كجا سزد                                

انشا كند چكامه مدح و ثناى تو

  "علامه"

دهمین مسند نشین

امام هادی(علیه السلام)

كیستم من شاهكار ملك ذات كبریایم                            

دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایم

گوهرى ارزنده از گنجینه‌‏ى جود جوادم                            

نهمین فرزند دلبند على مرتضایم

مصرعى از شعر ناب عصمت كبراى حقم                        

هشتمین پرورده‌ى ایمان و صبر مجتبایم

پاسدار پرچم پر افتخار حق پرستى                               

هفتمین سنگر نشین نهضت خون خدایم

دُرّ عبادت فارغ التحصیل درس عابدینم                            

ششمین زینت فزا از بهر محراب دعایم

در نایابى ز بحر دانش بحراالعلومم                                 

پنجمین گنجینه‌ى اسرار كل ماسوایم

صادق آل نبى را وارث فقه و اصولم                               

چارمین استاد دانشگاه تكوین ولایم

وارث موسى بن جعفر در مسیر پایدارى                         

سومین نور دل آن پیشواى مقتدایم

محور چرخ زمانم، حجت روى زمینم                                

دومین گل از گلستان على موسى الرضایم

در مسیر حق پرستى بعد آباء گرامم                            

اولین هادى خلق بعد از مصباح الهدایم

در شجاعت بى قرینم، در سخاوت بى نظیرم                 

حق پرستان را حبیبم، دردمندان را دوایم

من وصیم، من ولیم، من نقیم، من سخیم                    

زانكه همنام على معنىِ، هاى هل اتایم

آیه‌ى تطهیر را مصداق و از امر الهى                            

آیه‌اى از شاخصار نصِ نون اِنّمایم

غم مخور (ژولیده) فردا پاى میزان عدالت                      

شافعت در نزد حق هنگام پاداش و جزایم

"ژولیده نیشابوری"

مجلس بزم متوكل

امام هادی علیه السلام

چرا چنین متوكل به ما جفا كردى                             

شدى به كین، متوسل ستم روا كردى

غم مدینه مرا كم نبود اى ظالم؟                               

كه طعن و تهمت و تبعید را روا كردى

مگر مرا به تمسخر گرفته‏اى كان شب                       

به جشن و لهو و لعب خواهش غنا كردى

براى من شب جشن تو پر ز ماتم بود                         

خوشى نبود، كه بر پایىِ عزا كردى

سرور و بزم تو تنها سر بریده نداشت                         

چرا سرم نبریدى؟ به من جفا كردى

ز روى پاك و نجیبم حیا نكردى تو؟                            

چسان ز شعر من اى بى حیا حیا كردى

عبادت شب و ذكر و ترحمم دیدى                            

ولى به دشمنى خویش اتّكا كردى

هزار نقشه به قتلم‏ كشیدى و اجرا                          

به دست معتز ملعون در انتها كردى

براى حفظ متاعِ دو روزه دنیا                                   

تو باب، در همه جا، سبّ اوصیا كردى

به بغض آل على راه كربلا بستى                             

جفا به زائر و سلطان نینوا كردى

براى عُسرت و آزار زائران حسین                             

پس از دو قرن عجب ظالمانه تا كردى

چه دست‌ها كه بریدى ز قبر پاك حسین                   

به زجر و حرمله و شمر اقتدا كردى

یزید آب بر او بست و تو حَرَم بر آب                           

به شاه تشنه لبان كار اشقیا كردى



یک شنبه 15 خرداد 1390برچسب:, :: 22:9 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

تولد هادي امت

در حركت نه چندان آرام زمان به گفتة اكثر مورخان ، چشم گيتي در سال 212 هجري قمري به جمال خورشيدي روشن مي شود كه چكيده فضيلت ، جوهره وجود وفيض مطلق است . مولودي كه يادش آرام بخش دلها وپيامش آخرين اميد ونهايت آرزوي دلدادگان به خدا ميگردد. آن مولود كسي جز علي النقي امام هادي (ع) نبود آمد امام هدايتي كه  روشني بخش محفل بشري گرديد وتشنگان حقيقت را از زلال هدايت كه ريشه در وحي دارد  سيراب كرد .

امام هادي (ع) در بصريا ( روستايي در سه ميلي مدينه ) از توابع مدينه به دنيا آمد ومكارم اخلاق ، شرافت ونجابت را چون ديگر ستارگان هدايت از خاندان نبوّت در خود جمع داشت.پس از تولد امام هادي (ع) پدر بزرگوارش امام جواد (ع) همچون ائمه ديگر (ع) سنت شرعي مراسم  تولد از اذان در گوش راست واقامه در گوش چپ وصدقه وعقيقه را بطور كامل اجرا نمود.

 سال تولد امام هادي (ع)

در باره سال وماه وروز تولد حضرت ، راويان وتاريخ نگاران اقوال مختلفي ذكر كرده اند كه به برخي اشاره مي گردد

-  اكثر مورخان ولادت حضرت را در سال212 هجري مي دانند . اصول كافي ج1 ص 497 ، الارشاد ج2 ص 297 ، اعيان الشيعة ج 4 ص 252 .

- بنا بر اقوال ضعيفي ولادت آن حضرت در سال 214 بوده است. الاتحاف بحب الاشراف  ص67 ، جوهرة الكلام ص 151 ، مرآة الجنان ج2 ص 159  

- مؤ لف تاريخ  الخميس در جلد  2 صفحه 321 وصاحب مرآة الجنان در جلد 2 صفحه 159 تولد امام هادي (ع) را در روز سيزدهم رجب ذكر
  كرداند

- برخي نيز تولد امام علي النقي (ع) را در روز دو شنبه سوّم رجب ذكر كرده اند.

- برخي منابع ، تصريح مي كنند كه تولد امام در ماه رجب بوده است ولي روز تولد را معين نكرده اند از جمله در بعضي از دعاها به اين مطلب
  تصريح شده است.

بارالها ! از تو مي خواهم ودرخواست دارم به حق دو مولود در ماه رجب  محمد بن علي الثاني وعلي بن محمد منتجب (امام هادي ) .

نام مبارك

امام جواد (ع) پدر بزرگوار حضرت هادي (ع) نام جد بزرگوارش را (علي) كه نام امير المؤمنين وزين العابدين وسيد الساجدين علي بن الحسين بود بر فرزند خود نهاد وامام هادي (ع) به حكم وراثت ، خصوصيات اين دو بزرگوار را در خود داشت . او بلاغت وسخنوري را از امير بيان منشأ بلاغت وخواستگاه فصاحت  به ارث برده بود وتقوا عبادت را از سيد الساجدين

 كنيه

كنيه گذاري بر افراد از جمله رسمهاي عرب بوده ونوعي احترام بشمار مي رفته است تا جايي  كه مردمان آنروز با كنيه به تفاخر مي پرداختند . 

 ائمه (عليهم السلام) اين نكته را بخوبي رعايت مي كردند وحتي به اطفال خود كنيه گذاشتنه وآنان را با كنيه صدا مي زدند زيرا احترام نهادن در رشد رواني وبلوغ اجتماعي فرزند اثري مهم  وژرف دارد  كه امير مؤ منان در شعر ي كه به اين مضمون روايت شده مي فرمايد

 امام جواد (ع) به  تاسي  از امامان سلف فرزند خود را ابو الحسن خواند ودر اين كنيه او را به امام موسي بن جعفر وامام رضا (ع) همانند ساخت.

محدثين وروات جهت تشخيص وتفكيك ، صفتي به ابو الحسن افزوده امام موسي بن جعفر (ع) را ابو الحسن الاول ، امام رضا (ع) را ابو الحسن الثاني وامام هادي (ع) را ابو الحسن الثالث مي خوانند

القاب  

القاب امام گوشه هايي از فضائل ،مناقب وصفات والاي ايشان را به خوبي تصوير مي كنند

الامين - التقي   - الناصح  - المتوكل - المرتضي - الفقيه  - الطيب - العسكري - الوضح  - الرشيد - الشهيد  - الوفي  - الخالص - العالم  - نقي  - فتاح  - هادي - نجيب  - مؤتمن 

با آنكه متوكل بارها در صدد بود تا به بهانه قيام مسلحانه امام دهم را از ميان بردارد، ولى هيچ گاه به اين بهانه دست نيافت. با اين حال، نتوانست حيات شريف آن حضرت را كه مانع خودكامگىهاى او به عنوان محور تفكر اسلامى بود و همچون مركزى كه شيعيان بر گرد آن پروانه ‏وار مىچرخيدند، تحمل كند، لذا ايشان را بنا به روايتى، در تاريخ سوم رجب سال 245هجرى به شهادت رساند.

امام دهم در حالى كه هشت سال و پنج ماه از عمر شريفشان مىگذشت، به مقام امامت نايل شدند و پس از سى و سه سال به شهادت رسيدند و در سامرا دفن شدند (صلوات الله وسلامه عليه وعلى آبائه وأبنائه الطاهرين).

 

امام هادي (ع) وشيعيان غالي

مشكلات دروني شيعه كمتر از مشكلاتي نبود كه از خارج وبه وسيله دشمنان بر آنان وارد مي شد به ويژه كه مشكلات دروني در افزايش مشكلات خارجي تاثير مستقيم داشت به همين جهت  ، امامان شيعه (ع) به هر شكلي بود سعي داشتند تا دامن تشيع را از لوث غلّوپاك كرده وغلات را از خود طرد نمايند وبدين وسيله راهي براي حل مشكلات دروني خود پيدا كنند اما غلات ، به منظور سود جوئي ويا به بدليل كج فكري ، خود را منتسب به ائمه شيعه (ع) كرده ومخالفتهاي ائمه با خود را نوعي تقيه قلم داد مي كردند آنچنان كه در بلاد دور دست  كه شيعيان ازعلم وفقه وفرهنگ شيعي رشد يافته اي  برخوردار نبودند ، عده اي فريب غاليان را خورده واز نظر عقيدتي به انحراف كشانده مي شدند اين جريان در بد نام ساختن شيعيان نزد فرق ديگر بسيار مؤثر مي افتاد .  

امام هادي (ع) در ادامه فعاليت امامان پيشين ، غاليان درگيرشد زيرا در ميان اصحاب او نيز افرادي از غاليان وجود داشتند ، احمد بن محمد بن عيسي يكي از شيعيان دانشمند ومعتدل كه سخت به ائمه طاهرين دل بسته وبا هر گونه غلوي در دين مخالف بود.                                   

نقل كرده كه طي نامه اي از امام هادي (ع) سؤال شد : احاديثي را به شما وپدرانتان نسبت داده اند كه دلها از شنيدن آنها مشمئز مي شود وبدان دليل كه اين احاديث از پدران بزرگوارتان نقل مي شود جرات رد آن را به خود نمي دهيم آنگاه ادامه مي دهد ، علي بن حسكه وسالم بن يقطين كه خود را از موالي ومنسوبان شما معرفي مي كنند نقل مي كنند كه در آيه (إنّ الصلاة تنهي عن الفحشاء والمنكر ) فحشاء ومنكر اشاره به شخصي است كه اهل ركوع وسجود نبوده است همين طور منظور از زكات مردي مشخص است نه پرداخت مبلغي درهم ودينار واموري از فرائض وسنن ومعاصي را بر همين منوال تاويل مي كنند ، اگر مصلحت مي دانيد اين امر را براي ما روشن فرمائيد وبپيروانتان منت گذاشته ، آنها را از منجلاب اين چنين تاويلات انحراف آميز نجات دهيد آن حضرت در جواب نوشتند :

( ليس هذا من ديننا فاعتزله ) اين گونه تاويلات از دين مانيست از آن بپرهيزيد.

مانند همين نامه از ابراهيم بن شيبه وسهل بن زياد نيز روايت شده است به طوري كه جواب امام در پاسخ يكي از آنها بسيار مفصل بوده  ودر آن علاوه بر رد محمد بن حسكه وانكار ولايت ووابستگي او به خاندان رسالت ، سخنان وي را باطل شمرده وشيعيان خود را به اجتناب از آنها امر فرموده است . حتي از آنها خواسته به هر كدام كه از اين دو نفر دسترسي پيدا كرديد بي درنگ به قتلشان اقدام كنيد . در روايت ديگري محمد حسكه وقاسم يقطيني از سوي امام مورد لعن ونفرين قرار گرفته اند .

علي بن حسكه استاد قاسم شعراني يقطيني بوده كه او نيز از بزرگان غلات ومطرود ائمة طاهرين (ع) است .حسن بن محمد بن باباي قمي ومحمد بن موسي شريقي نيز از شاگردان علي بن حسكه بوده اند . از كساني كه مورد لعن امام هادي (ع) قرار گرفته اند ، محمد بن نصير نميري وفارس بن حاتم قزويني بودند امام ضمن نامه اي كه در آن از ابن باباي قمي بيزاري جسته اند  فرموده اند او � ابن بابا � گمان برده كه من او را به نبوت  بر انگيخته ام  واو باب من است سپس خطاب به شيعيان مي فرمايد : اگر توانستيد او را بكشيد .

محمد بن نصير نميري كه ادعاي نبوت مي كرد ، رئيس فرقه نميريه ويا نصيريه بوده است . گفته شده است كه او معتقد به تناسخ وربوبيت امام هادي (ع) وهمچنين معتقد به جواز نكاح با محارم وازدواج  مرد با مرد بوده وادعا داشت كه از طرف امام هادي (ع) به نبوت مبعوث شده است محمد بن موسي بن حسن بن فرات نيز او را پشتيباني مي كرده است . پيروان محمد بن نصير كه نصيريه خوانده شده اند از مشهورترين فرقه هاي غالي بوده اند كه خود به چند گروه تقسيم مي شدند .

از ديگر غاليان اين دوره عباس بن صدقه ، ابو العباس طرفاني (طبراني ) وابو عبد الله كندي معروف به شاه رئيس بود كه همه از بزرگان غلات بوده اند.  

امام هادي (ع) دستور داد  فارس بن حاتم دستور را تكذيب وهتك نمايند ودرباره اختلافي كه ميان فارس بن حاتم وعلي بن جعفر پيدا شده بود ،  جانب علي بن جعفر را گرفته وابن حاتم را رد وطرد كرد.همچنين دستور قتل ابن حاتم را صادر نمود وبراي قاتل وي سعادت اخروي وبهشت را تضمين كرد . سر انجام شخصي از شيعيان به نام جنيد پس ازكسب اجازه شفاهي از امام ، ابن حاتم را به قتل رساند .

روايات زيادي كه درباره ابن حاتم در رجال كشي آمده ،  وجود خطر بزرگي از جانب او را كه موجوديت شيعه را تهديد مي كرد ه ، نشان مي دهد. شيعيان مكرر درباره او از امام هادي (ع) پرسشهائي كردند  وامام در جواب تمامي اين پرسشها از وي بيزاري مي جستند .

سري بن سلامه نامه ديگري را در باره غاليان وفساد آنها به  امام هادي (ع) فرستاد كه امام در جواب آن ، شيعيان را دعا فرمود وآنها را به ثبات قدم ومقاومت در برابر غلات دعوت كرد.

از ديگر غالياني كه خود را از اصحاب امام هادي (ع) قلمداد مي كرد  احمد بن محمد سياري است كه بيشتر علماي رجال او را غالي وفاسد المذهب دانسته اند .

كتاب القراءات از مصادر اصلي رواياتي است كه در تحريف قرآن توسط برخي از افراد نادان به آن ، استدلال شده است. به ويژه كه امام هادي (ع) خود به سلامت قرآن از تحريف ودست نخوردگي آن از نظر كليه فرق اسلامي تاكيد ورزيده است:

قد اجتمتِ الامةُ قاطبةً لا اختلاف بينهم إنَّ القرآن حقٌ لا ريبَ فيهِ عندَ جميع اهلِ الفرق.

حسين بن عبيد از ديگر غالياني بود كه خود را از اصحاب امام هادي (ع) مي دانست. احمد بن محمد بن عيساي قمي كه از عالمان ضد غلو شهر قم بود ، او را همراه جمعي ديگر به اتهام غلّو از قم بيرون راند. چنانكه پيش از اين نيز متذكر شديم قمي ها انديشه ناب شيعي داشته وكوچكترين غلوي  را تحمل نمي كردند. بدين سبب گاهي اشخاصي را كه حتي از غلات نبوده وگاه از مفوضه به شمار آمده ويا روايات نقل شده توسط راويان غالي را روايت مي كردند ، تحمل نكرده از قم بيرون مي كردند .

به هر روي تكذيبها وطردهاي مكرر ائمه (ع) از غاليان سبب شد كه آنها رو به  به زوال گذارده  ومهمترين سلاحشان كه انتساب وتمسك واهي به ائمه طاهرين (ع) بود از دست بدهند. با اين حال انديشه هاي غاليان تا قرنها باقي ماند وهنوز نيز مذاهبي در اين گوشه وآن گوشه جهان اسلام يافت مي شود كه نسبتي با اين فرقه هاي گمراه دارند.افزون بر آن ، تاثيرهاي فكري آنها در متون حديثي شيعه باقي مانده وگاه كساني ، براي مسائلي كه سابقه اي در تشيع اصيل ندارد به آنها استناد مي كنند .

فتح بن يزيد جرجاني ضمن روايت مفصلي ازامام هادي (ع) اعتراف مي كند كه او بر اين باور بود كه امام نيازي به خوردن وآشاميدن ندارد ؛ زيرا با مقام امامت سازگار نيست ؛ وامام هادي (ع) خطاب به وي فرمود :

اي فتح بن يزيد ! حتي پيامبران كه اسوه ما هستند مي خورند ومي آشامند ودر بازارها راه مي روند وهر جسمي اين چنين است ، جز خدا كه جسم را جسميت بخشيده است.



یک شنبه 15 خرداد 1390برچسب:, :: 22:5 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

باسمه تعالی

 

 

 

 

 

امام حسن عسكرى (عليه السلام) نقل می نمایند که: روزی به پدرشان امام هادی (عليه السلام) خبر رسيد مردی از فقهاى شیعه ایشان با يكى از ناصبيان (دشمنان اهل بیت(علیهم السلام)) سخن گفته و با برهان خود او را شكست داده تا به آنجا که رسواييش را آشكار ساخته است.

آن مرد فقيه به خدمت امام هادی (عليه السلام) آمد، در حالى كه در بالاى مجلس تکیه گاهی بزرگ نهاده بودند و آن حضرت خارج از آن تکیه گاه، بر زمين نشسته بود و گروهی از علويان و بنى هاشم نیز در خدمتش بودند. امام دهم، آن فقيه را پیوسته بالا و بالاتر آورد تا او را بر آن تکیه گاه نشانيد و رو به او نمود. اين كار حضرت، برای آن گروه از اشراف (و سادات) گران تمام شد. علويان سرزنش را به وقتى ديگر موکول کردند، امّا شيخ و بزرگ هاشميان گفت: اى پسر رسول خدا! آیا اين گونه فردى عادی را بر سادات بنى هاشم، اعمّ از فرزندان ابو طالب و فرزندان عباس ترجيح مى‏ دهى؟

امام هادی (عليه السلام) فرمود: «شما را بر حذر مى‏دارم از كسانى باشيد كه خداى تعالى در خصوص آنان فرمود: "آيا نديدى کسانی را كه بهره‏اى از كتاب به آنان داده شد، به سوی كتاب خدا فراخوانده مى‏شوند تا ميانشان داوری كند، پس گروهى از ايشان در حالى كه (از قبول حق) روی گردانند، پشت می كنند."(1) (بنابر این) آيا راضی هستید كه كتاب خدا داور باشد؟

هاشمیان گفتند: آرى.

امام(علیه السلام) فرمود: آيا خداوند نمى‏فرماید: "اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چون به شما گفته شود: «در مجالس جاى باز كنيد»، پس جاى باز كنيد تا خدا براى شما گشايش حاصل كند،... تا آنجا كه گويد: "و كسانى را كه علم به آنان داده شده، درجات عظيمى مى‏بخشد"؟(2) پس همانند آنکه براى مؤمن به مقامى راضى نمی شود؛ مگر آن كه از مقام غير مؤمن بالاتر باشد، براى مؤمن عالم (نیز) راضى نمى‏شود جز آن كه نسبت به مؤمن غير عالم بالاتر باشد.

به من بگوييد، آیا خدا این گونه فرمود (که):" خدا آنهايى را كه ايمان آورده‏اند و كسانى را كه دانش يافته‏اند به درجاتى بر می افرازد"، يا آنکه فرمود: خدا كسانى را كه به آنان شرافت نسب داده شده است، برمی افرازد؟

و آيا خداوند عزّ و جلّ نگفته است: «آيا كسانى كه مى‏دانند با كسانى كه نمى‏دانند يكسانند؟!»(3)

پس چگونه برای من ناپسند مى‏شماريد كه این شخص را از آن جهت که خداوند او را بزرگ داشته، بزرگ دارم؟! شكستى كه اين شخص با برهانهاى الهى، كه خدا بدو آموخته، به فلان ناصبى داد، بيگمان از هر شرافت نسبى برتر و والاتر است»...

آری، مقام و جایگاه مدافعان حریم ولایت در نزد خداوند و بواسطه آن در نزد اهل بیت(علیهم السلام) این گونه است. پس خوشا آنانی که راهیان این مسیرند...

(برگرفته از کتاب "احتجاج"، تألیف مرحوم طبرسی)

 

 3 رجب سالروز شهادت

بنده خالص الهی و پیشوای برگزیده و هادی

امام علی بن محمد الهادی(علیه السلام)

را به تمامی مسلمانان به خصوص شما دوست گرامی تسلیت می گوید.

 



جمعه 13 خرداد 1390برچسب:, :: 23:38 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

در روز بیستم جمادی الثانی 1320 هجری قمری مطابق با 30 شهریـور 1281 هجری شمسی ( 21 سپتامپر 1902 میلادی) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزی ایران در خانواده ای اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـی از سلاله زهـرای اطـهـر سلام الله علیها، روح الـلـه المـوسـوی الخمینـی پـای بـر خـاکدان طبیعت نهاد...

 
او وارث سجایای آباء و اجدادی بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهی کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـی مرحوم آیه الـله سید مصطفی مـوسـوی از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـی میرزای شیـرازی (رض)، پـس از آنکه سالیانـی چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـی را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمیـن ملجاء مردم و هادی آنان در امـور دینـی بـود. در حـالیکه بیـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمی گذشت، طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت ندای حق طلبـی پـدر را که در برابر زورگـوئیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمیـن به اراک وی را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـرای اجرای حکـم الهی قصاص به .تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجرای عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید.
بدیـن ترتیب امام خـمیـنی از اوان کـودکی با رنج یـتیـمی آشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وی دوران کـودکـی و نـوجـوانی را تحت سرپرستی مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـاری ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است. همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش ( صاحبـه خانم ) که بانـویی شجاع و حقجـو بـود سپری کرد اما در سـن 15 سالگی از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید.



ادامه مطلب ...


جمعه 13 خرداد 1390برچسب:, :: 23:37 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر


رجب چیست؟


 

سه ماه رجب، شعبان و رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است. ماه رجب، هفتمین ماه قمری است.


 

ماه مبارک رجب، ماهِ نزول رحمت الهى و ماهِ مولودِ کعبه است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند :«ماه رجب برای امت من "ماه استغفار" است. ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمى‌رسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است. رجب، ماه خدا و شعبان، ماه من و رمضان، ماه امت من است. کسی که یک روز از ماه رجب را روزه گیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد، غضب الهی از او دور می‌گردد و دری از درهای جهنم به روی او بسته می‌شود.»


 

به ماه رجب، "رجب الأصب"، یعنی ماه ریزش رحمت خداوند بر مردم نیز می‌گویند.


 

در روایت از معصوم(ع) است که: «رجب، نام نهری است در بهشت که از عسل شیرین‌تر و از شیر سفیدتر است و هر کس در این ماه روزه بگیرد، از آب آن نهر می‏نوشد». در حدیث دیگری آمده است که: «هر کس سه روز آن را روزه دارد بهشت بر او واجب گردد.»


 

ابن عباس مى‏گوید: «هرگاه ماه رجب فرا مى‏رسید، رسول الله (ص) به مسلمانان دستور گِردهمآیى مى‏داد و عظمت این ماه را به آنان، تذکّر مى‏داد.»


 

رویدادهای ماه رجب


 

حوادث تاریخی و مذهبی بسیاری در ماه رجب روی داده است که در زیر به آن اشاره می‌شود:


 

1.       روز اول: ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام در سال 57 هـ.ق ؛


2.       روز سوم: شهادت امام علی النقی (هادی) علیه السلام در سال 254 ؛


3.       اولین شب جمعه: لیلة الرغائب ؛


4.       روز دهم: ولادت امام محمد تقی (جواد الائمه) علیه السلام در سال 195؛


5.       روز سیزدهم: میلاد امیرالمؤمنین علی (ع) در کعبه؛


6.       روز هجدهم: وفات ابراهیم فرزند پیامبر اکرم (ص) در سال دهم هجری ؛


7.       روز بیست و پنجم: شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام در سال 182 ؛


8.       روز بیست و هفتم: مبعث پیامبر گرامی (ص)؛


 

اعمال ماه رجب


 

ماه رجب، از جمله ایام مورد عنایات خداوند متعال است که در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است


 

وجود روایات و احادیث بسیار در بیان عظمت و شرافت ماه مبارک رجب، آن را جزو ایام خاص برای انجام اعمال و عبادات مخصوص به خود قرار داده است.


 

 1 ـ روزه گرفتن


 

امام صادق (ع) فرمود: «وقتى که حضرت نوح علیه‏السلام سوار بر کشتى شد، اوّلین روز از ماهِ رجب بود، به همراهانش دستور داد که این روز را روزه بگیرند و سپس فرمود: روزه‏ى این روز تا سال آینده، روزه‏گیر را از آتش دور مى‏کند و فردى که هفت روز از این ماه را روزه بگیرد درهاى عذاب به روى او بسته مى‏شود.»


 

و پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله درباره‏ى روزه‏ى این ماه فرموده است: «آن که یک روز این ماه را روزه بدارد، از ناراحتى قیامت ایمن خواهد بود.»


 

از حضرت موسى بن جعفر (علیهماالسلام) روایت شده است که: «هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال، از او دور شود و هر کس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می‌گردد» و همچنین فرمود که: «رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‌تر است. هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد، البته از آن نهر بیاشامد».


 

خوب است سه روز از این ماه را که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه گرفته شود. زیرا که روایت شده هر کس در یکى از ماه‌هاى حرام، این سه روز را روزه بدارد حق تعالى براى او ثواب نهصد سال عبادت بنویسد.


 

علامه‏ى مجلسى در مورد ثواب روزه‏ى ایام ماه رجب و به تعدادِ روزهایى که مؤمنین در این ماه روزه مى‏گیرند، ثمراتِ قابل توجّهى را برشمرده است که بیان آن‏ها مفصل است.


 

از سالم روایت شده است که گفت: در اواخر ماه رجب که چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(ع) رسیدم. وقتی نظر مبارک آن حضرت بر من افتاد فرمود: «آیا در این ماه روزه گرفته‌اى؟» گفتم: «نه والله اى فرزند رسول خدا». فرمود: «آنقدر ثواب از تو فوت شده است که قدر آن را به غیر از خدا کسى نمى‌داند. بدرستى که این ماهى است که خدا آن را بر ماه‌هاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است». پس گفتم: «یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزه‌داران آن نائل مى‌گردم؟» فرمود: «اى سالم! هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر کس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر کس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدت‌ها و هول‌هاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا کنند».


 

2 ـ صدقه دادن


 

صدقه دادن به مساکین به اندازه‏ى یک مُدْ طعام توسط کسانى که وسعت مالى دارند، کسانى که توانایى مالى ندارند هر مقدار از تسبیحات و اذکار را مى‏توانند بخوانند.


 

3 ـ دعا خواندن


 

از جمله خواندن این دعا که حضرت امام صادق (ع) به «معلى بن خنیس» تعلیم داد که بعد از نماز صبح و عشا بخواند: «یا من ارجوه لکلّ خیر و امَن سخطه عند کل شرّ، یامن یعطى الکثیر بالقلیل، یا من یعطى من سأله، یا من یعطى من لم یسئله و من لم یعرفه تحنّنا منه و رحمة اعطنى بمسئلتى ایّاک جمیع خیرالدّنیا و جمیع خیر الآخرة واصرف عنّى بمسئلتى ایّاک جمیع شرّ الدّنیا و شرّ الآخرة فانّه غیر منقوص ما اعطیت و زدنى من فضلک یا کریم یا ذاالجلال و الاکرام، یا ذاالنعماء والجود، یا ذالمنّ و الطَّول، حرّم شیبتى على النّار.»


 

مستحب است که در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که از امام زین العابدین(ع) روایت شده خوانده شود: «"یَا مَنْ یَمْلِکُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِکُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْکَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُکَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیکَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُکَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْ‌ءٍ قَدِیرٌ ».


 

همچنین دعایی را که از امام صادق(علیه السلام) روایت شده، خوانده شود: «خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَکَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ».


 

نیز از امام صادق (ع) روایت شده که در ماه رجب این خوانده شود: «اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ صَبْرَ الشَّاکِرِینَ لَکَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْکَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَکَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُکَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاکَ عَلَى فَقْرِى وَ بِحِلْمِکَ عَلَى جَهْلِى وَ بِقُوَّتِکَ عَلَى ضَعْفِى یَا قَوِىُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اکْفِنِى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»


 

همچنین است خواندن دعاى مخصوص این ماه، هر روز.


 

 4 ـ زیارت امام حسین علیه السلام


 

از امام جعفر صادق(ع) روایت شده است که: هر کس امام حسین (ع) را در روز اول رجب زیارت کند، خداوند او را بیامرزد. البته قابل ذکر است که زیارت از راه دور هم مورد قبول است؛ ان شاء الله.


 

 5 ـ زیارت ثامن الحجج حضرت على بن موسى الرضا علیهماالسلام


 

 6 ـ انجام عمره


 

به جای آورن عمل عمره (یا به قول معروف حج عمره) در این ماه بسیار تأکید شده است.


 

 7 ـ تکرار استغفار و اذکار


 

ــ هزار بار «لا اله الاّ اللّه» ؛ از نبی مکرم (ص) روایت است: کسى که در ماه رجب هزار مرتبه "لا إِلَهَ إِلا اللهُ" بگوید خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه عطا کند و براى او صد شهر در بهشت بنا فرماید.


 

ــ صد بار «استغفراللّه الذى لا اله الاّ هو وحده لاشریک له و اتوب الیه» ؛ از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت شده که: هر کس در ماه رجب صد مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و کسى که چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید.


 

ــ هزار مرتبه «استغفراللّه ذالجلال والاکرام من جمیع الذّنوب و الآثام» ؛


 

ــ روایت است کسى که در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید: "أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" و پس از اتمام ذکر، دست‌ها را بلند کند و بگوید: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ" اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به برکت ماه رجب، آتش او را مس نکند.


 

ــ از امام صادق(ع) روایت است که حضرت رسول اکرم(ص) فرمود : «ماه رجب، ماه استغفار امت من است. پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است؛ و رجب را "أصب" مى‌گویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مى‌شود پس بسیار بگوئید: أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ.».


 

ــ ابن بابویه روایت کرده است که اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الإله ِ الْجَلِیل ؛ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .


 

 8 ـ نماز


 

ــ در هر شب ماه رجب، دو رکعت نماز بدین ترتیب خوانده شود:


الف) در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه سوره‏ى کافرون و یک مرتبه سوره‏ى اخلاص.


ب) پس از نماز این دعا خوانده شود: «لا اله الاّ اللّه وحده لاشریک له، لهُ الملک و له الحمد، یحیى و یمیت و هو حىّ لایموت بیده الخیر و هو على کل شى‏ءٍ قدیر و الیه المصیر ولاحول ولا قوّة الاّ باللّه العلى العظیم. اللّهمّ صلّ على محمد النبىّ الاُمىّ و آله» و سپس حاجت خود را از خداى سبحان طلب کند.».


 

ــ سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم(ص) روایت کرده که: هر کس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت حمد یک مرتبه و آیة الکرسى هفت مرتبه و قل هو الله أحد پنج مرتبه بخواند، و  سپس ده مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» حق تعالى براى او از روزى که این نماز را گزارده تا روزى که بمیرد هر روز هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیه‌ای که خوانده شهرى در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضى شود.


 

ــ از حضرت رسول اکرم(ص) روایت شده است که: هر کس در یک شب از شب‌هاى ماه رجب ده رکعت نماز به این نحو که در هر رکعت حمد و قل یا ایها الکافرون یک مرتبه و توحید سه مرتبه بخواند، خداوند گناهان او را می‌آمرزد.


 

 9 ـ عمل لیلة الرغائب


 

اولین شب جمعه‏ى ماه مبارک رجب (لیلة الرَغائب) نامیده شده است که فضائل بسیارى براى این شب برشمرده‏اند و دستور مخصوص این عمل، چنین است:


 

روز پنجشنبه را روزه بگیرد. بین نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز دو رکعتى بدین ترتیب بخواند:


الف ـ در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه سوره‏ى قدر و دوازده مرتبه سوره‏ى اخلاص.


ب ـ بعد از هر نماز بگوید: «اللّهم صلّ على محمد النبّى الاُمّى و على آله».


ج ـ آن گاه سجده کند و 70 مرتبه بگوید: «سبّوحٌ، قُدّوسٌ، رب الملائکة والرّوح» سپس از سجده برخیزد و بگوید: «ربّ اغفر وارحم و تجاوز عمّا تعلم انّک انت العلى العظیم».


د ـ بار دیگر به سجده رود و 70 بار بگوید: «سبّوح، قدّوس، ربُّ الملائکة والروح» و در پایان حوائج خود را درخواست کند.


 

10 ـ خواندن سوره توحید


 

سید بن طاووس در اقبال از حضرت رسول اکرم(ص) فضیلت بسیاری براى خواندن سوره قل هو الله أحد نقل کرده است که ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در این ماه تلاوت شود. و نیز روایت کرده که هر کس در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره قل هو الله أحد را بخواند براى او در قیامت نورى شود که او را به بهشت بکشاند.


 

ارجاع


 

برای شب اول این ماه عزیز و نیز شب ها و روزهای آن نیز اعمال دیگری برشمرده اند که مخاطبین ارجمند را به کتب مرتبط (از جمله مفاتیح الجنان) ارجاع می‏دهیم.



جمعه 13 خرداد 1390برچسب:, :: 23:34 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

 

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ماه رجب برای امت من، «ماه استغفار» می باشد؛ رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است، کسی که یک روز از ماه رجب روزه گیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد و غضب الهی از او دور گردد و دری از درهای جهنم به روی او بسته شود.

ماه رجب ماه آرایش و پیرایش است. ماه آراستن دل به زینت های الهی و پیراستن دل از ناپاکی های انسانی و آنگاه دیدن نادیدنی ها و شنیدن ناشنیدنی ها.

این ماه ، زندگی و تولـدی دوباره را بـه عاشقان نوید می دهد. رجب ، فصل جدیدی در کتاب زندگی می گشاید که از عطر دل انگیز نیایش سرشار است، آنان که در وادی مراقبه و شهود در محضر خدای متعال گام بر می دارند به خوبی قدر چنین ایامی را دانسته و بسیار سخت تر، هوشیارتر و جدی تر از دنیا طلبان در پی بهره گیری از این فرصت ارزشمند هستند .

رجب با عید میلاد امیرمؤمنان و بعثت حضرت ختمی مرتبت در پیش روی ماست.

رجب با ایام البیض مبارکش و اعمال ام داوود مجربش (در پانزدهم رجب)و نیز با لیله الرغائبش( اولین شب جمعه ماه رجب) که جزو برترین شب های سال است آغوش به روی شما بازکرده است.

رجب ماه خدا، نام جویباری در بهشت و سکوی پرتاب قدرشناسان به سوی رمضان و لیلةالقدر است. باید این ماه را غنیمت شمرد و خود را در نهر معطرش غرق کرد.

روایت می کنند که اهل رجب حتی در میان بهشتیان با درخشش و برجستگی متمایزند، ورود در رجب بر شما مبارک و بهره مندی از برکات آن گوارایتان باد.

از زیباترین جلوه های سه ماه پیش روی ، روزهای 13 ، 14 و 15 است که به آن ایام البیض می گویند که در سه ماه رجب و شعبان و رمضان بسیار پرفضیلت است .

ماه رجب اولین ماه از سه ماه خاص و ارزشمند برای مسلمانان است . این سه ماه در شریعت اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است . هر یک به ترتیب با نامهای خداوند، پیامبر و بندگان شهرت یافته اند.

آنان که در وادی مراقبه و شهود در محضر خدای متعال گام برمی دارند چه خوب قدر چنین ایامی را می دانند و بسیار سخت تر و هوشیارتر و جدی تر از دنیاطلبان، به دنبال آن هستند .

در این ماه مبارک حوادث بزرگ تاریخی و مذهبی رخ داده است که عبارت است از :
مبعث پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم، میلاد حضرت امام علی علیه السلام در کعبه، ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام در سال 57 هجری و امام محمد تقی علیه السلام در سال 195، وفات ابوطالب در سال دهم هجرت، وفات ابراهیم فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم در سال دهم هجرت، رحلت حضرت زینب (بنا به نقلی) و درگذشت ابن سکیت، مدافع ولایت در سال 244 قمرى، شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام در سال 182 و شهادت امام علی النقی علیه السلام در سال 254.



جمعه 13 خرداد 1390برچسب:, :: 23:29 ::  نويسنده : احمدسلیمانی فر

دعا و نیایش

فضیلت و اعمال ماه مبارك رجب

ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده كه: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمى‏رسد و جنگیدن با كافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است كسى كه یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌گردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.

از حضرت موسى بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است كه: هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یك سال، از او دور شود و هر كس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.

و همچنین فرمود كه: رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر است. هر كس یك روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.

از امام صادق(علیه السلام) روایت است كه حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود كه: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" مى‏گویند زیرا كه رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مى‏شود پس بسیار بگوئید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ».

ابن بابویه از سالم روایت كرده است كه گفت: در اواخر ماه رجب كه چند روز از آن مانده بود، خدمت امام صادق(علیه السلام)رسیدم. وقتی نظر مبارك آن حضرت بر من افتاد فرمود كه آیا در این ماه روزه گرفته‏اى؟ گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا. فرمود كه آنقدر ثواب از تو فوت شده است كه قدر آن را به غیر از خدا كسى نمى‏داند به درستى كه این ماهى است كه خدا آن را بر ماه‌هاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.

پس گفتم یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزه‏داران آن نائل مى‏گردم؟ فرمود: اى سالم هر كس یك روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سكرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر كس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر كس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدت‌ها و هول‌هاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا كنند. و بدان كه براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده كه اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .

دعا و نیایش

اعمال مشترك ماه مبارک رجب

اینها اعمالی است كه انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است :

1- در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که روایت شده امام زین العابدین(علیه السلام) در حجر در غره خواندند، خوانده شود:

"یَا مَنْ یَمْلِكُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْكَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُكَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیكَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُكَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِیرٌ ."

2- دعایی را كه از امام صادق(علیه السلام) روایت شده، خوانده شود:

«خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِكَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَكَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِكَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُكَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُكَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُكَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاكَ وَ حِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاكَ عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ .»

3- از امام صادق (علیه السلام) روایت شده كه در ماه رجب این خوانده شود:

«اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِینَ لَكَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْكَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُكَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاكَ عَلَى فَقْرِى وَ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِى وَ بِقُوَّتِكَ عَلَى ضَعْفِى یَا قَوِىُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اكْفِنِى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»

قابل توجه است که ادعیه دیگری نیز برای این ماه عزیز ذکر شده است که می‌توانید به مفاتیح الجنان مبحث اعمال ماه رجب رجوع نمایید .

4- از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت شده كه: هر كس در ماه رجب صد مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و كسى كه چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید.

5- از نبی مکرم اسلام روایت است: كسى كه در ماه رجب هزار مرتبه "لا إِلَهَ إِلا اللهُ" بگوید خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه عطا کند و براى او صد شهر در بهشت بنا فرماید .

6- روایت است كسى كه در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید: "أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" و پس از اتمام ذکر، دست‌ها را بلند كند و بگوید: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ" اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به بركت ماه رجب، آتش او را مس نكند .

7- در کل این ماه هزار مرتبه ذکر: أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ " گفته شود؛ تا خداوند رحمان او را بیامرزد .

8- سید بن طاووس در اقبال از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) فضیلت بسیاری براى خواندن سوره قل هو الله أحد نقل کرده است که ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در این ماه تلاوت شود. و نیز روایت كرده كه هر كس در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره قل هو الله أحد را بخواند براى او در قیامت نورى شود كه او را به بهشت بكشاند.

9- سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت كرده كه: هر كس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار ركعت نماز بگزارد و در هر ركعت حمد یك مرتبه و آیة الكرسى هفت مرتبه و قل هو الله أحد پنج مرتبه بخواند، و  سپس ده مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» حق تعالى براى او از روزى كه این نماز را گزارده تا روزى كه بمیرد هر روز هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیه‌ای كه خوانده شهرى در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضى شود .

10- سه روز از این ماه را كه پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه گرفته شود. زیرا كه روایت شده هر كس در یكى از ماه‌هاى حرام، این سه روز را روزه بدارد حق تعالى براى او ثواب نهصد سال عبادت بنویسد.

11- از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است كه: هر كس در یك شب از شب‌هاى ماه رجب ده ركعت نماز به این نحو که در هر ركعت حمد و قل یا ایها الكافرون یك مرتبه و توحید سه مرتبه بخواند، خداوند گناهان او را می‌آمرزد.

 

هلال ماه

اعمال شب و روز اول ماه رجب

شب اول

این شب، شب شریفى است و در آن چند عمل وارد شده است .

1- وقتی هلال ماه دیده شد فرد بگوید:

اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّى وَ رَبُّكَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ.

و از حضرت رسول صلى الله علیه و آله منقول است كه چون هلال رجب را مى‏دید مى‏گفت: اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِى رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ.

2- غسل.

حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) فرموده‌اند: هر كس ماه رجب را درك كند و اول و وسط و آخر آن ماه را غسل نماید، از گناهان خود پاک می‌شود مانند روزى كه از مادر متولد شده است.

3- زیارت امام حسین علیه السلام .

4- بعد از نماز مغرب بیست ركعت، یعنی 10 تا دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد.

5- بعد از نماز عشاء دو ركعت نماز گزارده شود بدین نحو:

در ركعت اول حمد و ألم نشرح یك مرتبه و توحید سه مرتبه و در ركعت دوم حمد و ألم نشرح و توحید و معوذتین خوانده شود و پس از سلام، سى مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللهُ بگوید و سى مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالى گناهان او را بیامرزد مانند روزى كه از مادر متولد شده است.

 

روز اول رجب

این روز، روز شریفى است و برای آن چند عمل ذکر شده است:

1- روزه .

روایت شده كه حضرت نوح (علیه السلام) در این روز به كشتى سوار شد و به كسانى كه همراه او بودند امر فرمود روزه بگیرند که هر كس این روز را روزه بگیرد، آتش جهنم یك سال از او دور شود .

2- غسل .

3- زیارت امام حسین علیه السلام.

از امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که: هر كس امام حسین (علیه السلام) را در روز اول رجب زیارت کند، خداوند او را بیامرزد. البته قابل ذکر است که زیارت از راه دور هم مورد قبول است ان شاء الله.

التماس دعا

برگرفته از مفاتیح الجنان



درباره وبلاگ

باسلام خدمت تمامی دوستان عزیز بعضی از دوستان سوال کردند که آیا من طلبه یا مداح هستم که من لازم دونستم خودموبرا دوستان معرفی کنم. اینجانب احمدسلیمانی فر ازسال 1378 مداحی اهل البیت راشروع کرده ودرکسوت نوکری اهل البیت (ع) درحال خدمت میباشم دوستانی که قصدبرقراری ارتباط بابنده رودارندمیتوانندبااین سامانه بامن درارتباط باشندوبرای من پیامک بزنندتادراسرع وقت جوابشان رابدهم شماره سامانه پیامک این حقیر 10000202203330
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان انتظارفرج و آدرس entezarefaraj.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان